گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تاریخ تمدن-مشرق زمین
فصل سی و یکم
.II- انقلاب صنعتی


صنعتی شدن ژاپن- کارخانه ها- دستمزد- اعتصاب- فقر- نظر ژاپنیان
ژاپن در طی نیم قرن همة وجوه حیات را دگرگون کرد. برزگران، با آنکه از شر فقر نرستند، آزاد شدند. هر برزگر می توانست، با پرداخت مال الاجاره یا مالیات سالیانه به حکومت، صاحب زمین کوچکی شود. اگر برزگری می خواست مزرعة خود را رها کند و برای کار به شهر رود، ممانعتی نمی دید. شهرهایی بس بزرگ در امتداد سواحل به وجود آمد. توکیو یا «پایتخت خاوری» دارای قصرهای سلطنتی و اشرافی و باغهای وسیع و حمامهای شلوغ عمومی شد؛ از لحاظ جمعیت، هیچ یک از شهرهای جهان، جز لندن و نیویورک، با آن برابری نمی کرد.1 به جای قلعه و دهکدة اوزاکا، که در قدیم محلی برای ماهیگیری بود، اینک مرکز صنایع ژاپن، شهر اوزاکا، با کلبه ها و کارخانه ها و آسمانخراشهای خود به چشم می خورد. در اسکله های بسیار مجهز یوکوهاما و کوبه، کشتیهای بازرگانی فراوانی که دومین ناوگان تجارتی جهان را تشکیل می دادند پهلو می گرفتند.
حکومت ژاپن، برای گذر از مرحلة ملوک الطوایفی به مرحلة سرمایه داری، با سهولتی بیسابقه، از هر کمکی استقبال کرد. در نتیجه، در ظرف پانزده سال از استادان خارجی بی نیاز شد. حقوق بیگانگان را پرداخت و آنان را به کشورهای خود گسیل داشت. به تقلید حکومت آلمان، ادارة پست و تلگراف و راه آهن را خود برعهده گرفت، ولی به مؤسسات صنعتی
---
1. مطابق آخرین سرشماری، یوکوهاما 620,000، کوبه 787,000، اوزاکا 2,114,804، و توکیوی بزرگ 5,311,000 تن جمعیت دارد.

خصوصی وامهای کلان داد و، با بستن عوارض سنگین بر واردات، به حمایت صنایع داخلی برخاست. غرامتی که چینیان پس از جنگ 1894 به ژاپن پرداختند به صنعتی شدن این کشور کمک کرد، چنانکه آلمان با غرامتی که در 1871 از فرانسه گرفت بر سرعت جریان صنعتی شدن خود افزود. ژاپن معاصر، مانند آلمان یک نسل پیش، با ماشینهای نو و انضباط عصر ملوک الطوایفی، صنایع خود را به راه انداخت، در صورتی که رقبای اروپایی با سابقة آن گرفتار ماشینهای فرسوده و کارگران شورش طلب بودند. کارگران ژاپنی دستمزدی اندک می گرفتند و از کارفرمایان خود صمیمانه فرمان می بردند. از این رو، دیرزمانی، وضع قوانین کار برای حکومت لزوم نیافت. حتی هنگامی که حکومت دست به وضع قوانین کار زد، در اجرای آنها سختگیری نکرد. در 1933، یک دختر ژاپنی در اوزاکا بیست و پنج دستگاه ریسندگی را اداره می کرد، ولی یک مرد انگلیسی در لنکشر تنها ادارة شش دستگاه را برعهده داشت.
تعداد کارخانه ها در سال 1918 دو برابر تعداد آنها در 1908 بود. در فاصلة سالهای 1918 و 1924، کارخانه ها دو برابر شد. کارخانه هایی که در 1931 به وجود آمد، معادل نیمی از کارخانه های موجود ژاپن بود، در حالی که اروپا در اعماق بحران دست و پا می زد. از پنج میلیارد متر پارچة پنبه ای که در 1933 در جهان به مصرف رسید، حدود دو میلیارد آن به ژاپن تعلق داشت. در نتیجه، ژاپن بزرگترین صادرکنندة منسوجات به شمار رفت. دولت ژاپن چون در 1931 معیار (استاندارد) طلا را رها کرد و پول خود، ین، را به چهل درصد از ارزش بین المللی پیشین آن تنزل داد، توانست در سالهای 1932 و 1933 معادل پنجاه درصد بر فروش خارجی خود بیفزاید و بازرگانی خارجی و نیز تجارت داخلی خود را رونق بخشد. در آن زمان، برخی از خانواده های تجارت پیشه، مانند میتسویی و میتسو بیشی، چنان ثروتی اندوختند که مردم را برآشفتند. پس، نظامیان، هماهنگ با طبقة مزدگیر، نظارت حکومت را بر صنعت و تجارت خواستارشدند. در حینی که براثر توسعة تجارت، طبقة میانه حال مرفهی پدید می آمد، کمی دستمزدها، که شرط لازم تهیة کالاهای ارزانبها و غلبه بر رقبای اقتصادی ژاپن بود، کارگران را به جان آورد. به طور متوسط، در 1931، مزد روزانة یک کارگر 1,17 دلار امریکایی، و مزد روزانة یک زن

کارگر 0.48 دلار بود. زنان 51درصد کارگران را تشکیل می دادند، و 12 درصد آنان کمتر از 16 سال داشتند.1 در 1931، با آنکه همکاری و هماهنگی ملت لزوم تام داشت، کراراً اعتصاب روی می داد و کمونیسم نیرو می گرفت. از این رو، حکومت برخی از افکار سیاسی را، به عنوان «افکار خطرناک»، غیرقانونی خواند و محدودیتهایی براتحادیه های کارگری، که هیچ گاه جانی نگرفتند، تحمیل کرد. زندگی کارگران رقت آور بود. جمع کثیری از مردم اوزاکا و کوبه و توکیو در ویرانخانه ها به سر می بردند. به طور متوسط، در توکیو، پنج نفر در یک زاغة کوچک، کمی بزرگتر از یک تختخواب دونفری، می زیستند. در زاغه ها و آلونکهای کوبه، بیست هزار گدا و جنایتکار و علیل و روسپی می لولیدند و بیرحمانه شکار امراض واگیردار می شدند. در این کوخها، مرگ و میر اطفال چهار بار بیش از کودک میری در سایر نواحی ژاپن بود. کمونیستهایی مانند کاتایاما و بعضی از سوسیالیستهای مسیحی از قبیل کاگاوا، برای اصلاح این اوضاع، گاهی با خشونت و گاهی با ملایمت مبارزه کردند. سرانجام، حکومت برای انهدام زاغه ها و آلونکها به کارهای بزرگی که در تاریخ نمونه ندارد دست زد.
یک نسل پیش، هرن با تلخی از رژیم جدیدژاپن چنین یاد کرد:
بر اثر اوضاع جدید، فقری که هیچ گاه در تاریخ این قوم دیده نشده است، پدید می آید. برای دریافت شدت این فقر باید به خاطر آورد که تعداد کسانی که در توکیو قادر به پرداخت مالیات مسکن نیستند، سر به 50,000 می زند، حال آنکه این مالیات فقط 20 «سن» (10/1 دلار امریکایی) است. پیش از تراکم ثروت در دستهای اقلیت، هرگز چنین فقری درهیچ یک از بخشهای ژاپن وجود نداشت- مگر به طور موقت، آن هم به علت جنگ.
«تراکم ثروت در دستهای اقلیت» بدون شک همه جا با تمدن قرین وملازم بوده است. کارفرمایان ژاپنی مدعی هستند که سطح مزدها، نسبت به عدم مهارت کارگران ژاپنی و نازل بودن هزینة زندگی ژاپن، چندان پایین نیست. معتقدند که پایین بودن دستمزد برای پایین بودن هزینه لازم است، و پایین بودن هزینه برای ربودن بازارهای خارجی ضرورت دارد، و ربودن بازارهای خارجی برای حفظ صناعاتی که به واردات سوختی و معدنی نیازمندند بایسته است، و حفظ صناعات برای معیشت جمعیت روز افزون جزایری که فقط دوازده درصد مساحت آن قابل کشت است، حیاتی است. ژاپن، اگر می خواهد برای دفاع خود در مقابل غرب آزمند ثروت و ساز وبرگ کافی به دست آورد، باید صنعتی باشد.
---
1. دختران جوان پس از آنکه مدتی در کارخانه ها کار می کنند و جهیزی فراهم می آورند. از کار کناره می گیرند.